روزنامه الاخبار لبنان ، اسنادی منتشر کرده است که نشان میدهد منظور بن سلمان از هدف قرار دادن داخل ایران، تأثیرگذاری بر روی طبقه جوان ایران و ارائه تصویر رؤیایی از کشورهای عربی مانند امارات برای آنان است.
به گزارش این روزنامه، پس از اعدام نمر باقر النمر توسط رژیم سعودی در ژانویه ۲۰۱۶، ساختمان هیأت دیپلماتیک سعودی توسط جوانان خشمگین ایران به آتش کشیده شد. چهار روز بعد، «شورای ملی رسانه» امارات به نمایندگان سعودی و بحرینی طرح موسوم به «راهبرد رسانهای برای تعامل با پرونده ایران» را ارائه کرد(اینجا). این طرح بعد از آن، با همکاری آمریکاییها به «طرح نابودی ایران از داخل» بدل شد.
بنا بر این طرح، هدف، «ایجاد دیگاه مخالف سیاستهای ایران در سطح داخلی و خارجی» بود و این راهبرد، «مبتنی بر بُعد سیاسی و به دور از گفتمان مذهبی» بود. مهمتر اینکه، «نتایج این راهبرد باید طی چند سال بعد، مشخص شود». جامعه هدف این طرح، ابتدا افکار عمومی منطقهای و ساکنان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و سپس افکار عمومی داخل ایران به ویژه اقلیتهای ایران و اپوزیسیون خارج نشین است. اماراتیها حتی سازمان همکاری اسلامی و سازمانهای رسمی عربی خلیج فارس، اتحادیه عرب و اندیشکدههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به عنوان شریک اجرای این راهبرد معرفی کردند.
تمرکز محور غربی-عربی بر اختلافافکنی بین مسئولان و مردم ایران
الاخبار در ادامه نوشت، مسئله بعد، تأکید رسانههای وابسته به محور غربی-عربی بر آنچه «مداخله ایران در مسائل کشورها« نامیده میشود، بوده است. لذا این رسانهها باید اختلافاتی را بین ملت و دولت ایران به وجود میآوردند و قشر جوان را به سمت خود جذب میکنند. بنابراین بر «محرومیت ایرانیها از رفاه اجتماعی در مقایسه با وضعیت [کشورهای حاشیه] خلیج [فارس]» تمرکز کرده بودند.
در این طرح، محورهای نظامی و اجتماعی مد نظر قرار گرفته بود تا اثرگذاری رسانهای آن عملا بیشتر شود. لذا ادعا میکردند که ایران بر روی تسلیحات نظامی هزینه میکند، ولی در مسائل اجتماعی هزینه نکرده است. به همین دلیل در حمایتهای تهران از جنبشهای مقاومت، بزرگنمایی شده و ادعا میشد که پولهای ملت ایران، «برای نابودی، تخریب، متزلزل کردن منطقه به جای بهبود وضعیت معیشیتی مردم» استفاده شده است.
بودجه ۶۰ میلیون دلاری تلویزیون تروریستی ایران اینترنشنال
به گزارش الاخبار، در خصوص، مکانیزمهای اجرا نیز برنامههای تلویزیونی، سایتها و شبکههای اجتماعی ایجاد شد که مهمترین آن تلویزیون تروریستی ایران اینترنشنال و مرکز موسوم به «انستیتو بینالمللی مطالعات ایران» است. ایران اینترنشنال هم بودجهای سالانه بین ۲۰ تا ۶۰ میلیون دلار را به خود اختصاص داده است.
بنا بر این گزارش، اماراتیها حتی دو میلیون و ۶۸۰ هزار دلار برای تولید سریالهایی اختصاص دادند که «پیرامون ارزشها و حقایق مربوط به امارات است تا در شماری از شبکههایی پخش شود که برای فارسیزبانان پخش میشود». کما اینکه ۷۲۳ هزار دلار بر تولید برنامه تلویزیونی هزینه شد که مربوط به «پیوندهای مشترک بین جامعه ایران و [کشورهای حاشیه] خلیج [فارس]» است. این راهبرد به اطلاع «سلمان النعیمی» مدیر کل مرکز مطالعات و تحقیقات راهبردی امارات و عادل الطریفی وزیر اطلاع رسانی سعودی رسید و در یک جلسه با حضور مسئولان بحرینی، پس از موافقت، اجرای آن آغاز شد.
همکاری سهجانبه سعودی-آمریکایی-اماراتی برای فروپاشی ایران
الاخبار همچنین گزارش داد، این راهبرد برای طرف آمریکایی نیز مطرح شد و یک کمیته سه جانبه سعودی-آمریکایی-اماراتی اجرای آن را بر عهده گرفتند(اینجا). تاریخ ارائه این طرح به آمریکاییها مربوط به دوران خروج دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا از برجام است. ریاض نیز متعهد شده بود که کمبود نفت ایران را که معلول تحریمها خواهد بود، جبران کند. سعودیها همچنین هر کاری کردند تا به اقتصاد ایران یشتر ضربه بزنند. لذا طی چهار ماه، صادرات نفت خود را افزایش دادند.
گامهای شوم برای نفوذ در جامعه ایران
بر اساس اسنادی که منتشر شده، این کشورها ابتکارعملهایی داشتهاند که هدف آن، نفوذ در جامعه ایران به ویژه در میان قشر جوان از طریق شبکههای اجتماعی است که به شرح ذیل است:
نخست؛ جوانان ایرانی میل زیادی به آگاهی و فراگیری تکنولوژی دارند. لذا باید سایتهای فارسی زبانی ایجاد شود که کاربر ایرانی بتواند سایتهای مورد توجه خود را پیدا کند. این یک فرصت برای رخنه در فرهنگ ایران و گردآوری اطلاعات درباره ملت ایران است. لذا شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، یوتیوب و آپارات میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
دوم؛ ایجاد کمپین «فکر کن، اگر ایران این گونه باشد». در این بخش به هنرمندان و فعالان میدان داده میشود تا ابراز عقیده کنند و زندگی بهتری را برای ایران ترسیم کنند و نشان دهند که جامعه آماده تغییر است. لذا هنرمندان و فعالان باید درباره این مسئله سخن بگویند که خواستار صلح بین ایران و جهان عرب هستند. کما اینکه در این زمینه، داستانهایی از مشکلات جامعه ایران به صورت طنز در شبکههای اجتماعی بازتاب داده میشود.
سوم؛ دیدگاه: نزدیک شدن به نوع تفکر جوان ایرانی، از بین بردن اعتقادات مذهبی و تاریخی. لذا باید نشان داده شود که فقط صدای دولت در ایران شنیده میشود، و به همین دلیل باید صداهای دیگر هم به خوبی شنیده شود.
چهارم: فکر کن، بپذیر و تغییر بده. به چالش کشیدن تفکرات رایج در ایران، تشویق جوانان به تغییر اعتقادات، سوق دادن آنان به سمت مبارزه برای حقوق مردم ایران یا مهاجرت از آن، برجسته کردن زندگی ایرانیان مقیم خارج و پخش ویدئوهای افراد معروفی که ایران را ترک کردهاند و تصوری که از ایران مد نظر خود دارند.
پنجم؛ کاریکاتور و سرگرمی: آمیخته شدن با جوانان از طریق کاریکاتور و شیکههای اجتماعی و تمرکز بر ارائه اطلاعات واقعی بر خلاف آن چیزی که دولت مرکزی آن را روایت میکند.
لینک مطلب: | http://enghelab-news.ir/News/item/6336 |